کد خبر 878384
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۲
قتل

پدر 23 ساله، هنگام مشاجره با پدرزنش که به درگیری خانوادگی انجامید، ناگهان «خنجر خشم» را بر قلب دختر سه ساله اش فرود آورد و بدین ترتیب، کودکی دیگر قربانی مشاجرات و نزاع های خانوادگی شد!

به گزارش مشرق، پدر 23 ساله، هنگام مشاجره با پدرزنش که به درگیری خانوادگی انجامید، ناگهان «خنجر خشم» را بر قلب دختر سه ساله اش فرود آورد و بدین ترتیب، کودکی دیگر قربانی مشاجرات و نزاع های خانوادگی شد!

بیشتر بخوانید:

آغاز ماجرا

چند روز قبل، «عبدا...» مرد 23 ساله ای که ساکن یکی از روستاهای آبادان بود، دست همسر و دختر سه ساله اش را گرفت و به همراه پدرزنش، برای سفر دو هفته ای راهی مشهد شد تا مهمان عمه همسرش باشند.

این مهمانی و میزبانی در شهرک شهید بهشتی مشهد (معروف به محله عرب ها) با خوشی و خوشحالی سپری می شد و قرار بود آن ها تا دو روز آینده به خوزستان بازگردند که ناگهان حادثه ای دلخراش، تقدیر را به گونه ای دیگر رقم زد و ...

«خنجر خشم» بر قلب دخترک

عقربه های ساعت از نیمه شب عبور کرده و در دقایق اولیه بامداد پنج شنبه از پس هم می دویدند که برخی مهمانان و اعضای خانواده میزبان، سخن را به تفریح شبانه کشاندند. آن ها سپس تصمیم گرفتند ساعتی را در پارک نزدیک محله بگذرانند تا به کودکان و به ویژه نجمه سه ساله مهمان خوش بگذرد! اما عبدا... با شنیدن این سخنان ساز مخالف را کوک کرد و گفت: شب برای بچه ها خطرناک است! به ویژه این که به خاطر بازیگوشی نجمه احتمال دارد حادثه ای رخ بدهد!

پدربزرگ نجمه که تا آن لحظه سکوت کرده بود وقتی اخم های نوه هایش را دید، رو به داماد جوانش کرد و گفت: بچه ها که تاکنون بیرون نرفته اند، آن ها در خانه زندانی بودند، بگذار برای ساعتی به پارک بروند و لذت ببرند! و ...

همین اظهارنظرها لحظاتی بعد به مشاجره انجامید به طوری که صاحبخانه (شوهر عمه همسر عبدا...) نیز وارد ماجرا شد تا این مشاجرات خاتمه یابد.

اما گویی دست تقدیر، سرنوشت دیگری را برای مهمانان این خانواده رقم زده بود. این درگیری های لفظی دقایقی بعد به کشمکش های خانوادگی کشید ولی در اثنای این درگیری ها ناگهان عبدا... کارد بزرگی را برداشت و رو در روی پدرزنش قرار گرفت. 

صاحبخانه و همسرش برای جلوگیری از نزاع، بین آن ها ایستادند. وقتی عبدا... کارد خنجرگونه را بالا برد، صاحبخانه تیغه آن را در هوا گرفت تا بر پیکر پدربزرگ فرود نیاید اما در حالی که خون از دست صاحبخانه سرازیر شده بود، عبدا... با خشم و عصبانیت هولناکی کارد را کشید به طوری که تیغه کارد کف دست صاحبخانه را برید. 

عبدا... که احساس می کرد تیغه چاقو در جای دیگری گیر کرده است، دوباره قدرتش را به کار گرفت و تیغه خون آلود کارد را بالا برد. در همین حال فریادهای اعضای دیگر خانواده، چشم ها را متوجه نجمه سه ساله کرد. او در حالی که خون از قلب اش فواره می زد، روی زمین افتاد. 

پدر بزرگ هراسان نوه اش را در آغوش گرفت و از طبقه بالا به سمت راهرو دوید تا عزیز دردانه اش را به بیمارستان برساند. در همین گیر و دار عبدا... که متوجه ماجرا شده بود، با چهره ای خشم آلود و درحالی که هنوز دسته «خنجر خشم» را در دست می فشرد به دنبال پدر زنش دوید و دو ضربه کارد نیز بر پشت او فرود آورد. اما پدر بزرگ زخمی کودک سه ساله را رها نکرد و به بیرون از منزل دوید. 

همسایگان و اهالی با  دیدن این صحنه هولناک در محل مذکور جمع شدند. صاحبخانه نیز با دستان خون آلود، بلافاصله خودرواش را روشن کرد تا نجمه و پدربزرگ را به بیمارستان صاحب الزمان (عج) مشهد برساند. اما وقتی او در اورژانس بیمارستان، دخترک را روی تخت گذاشت که دیگر نگاه های بی فروغ نجمه به آسمان دوخته شده بود و تنها شکاف عمیق روی قلبش خودنمایی می کرد. کادر درمانی بیمارستان که از نجات دخترک مأیوس بودند، بلافاصله پیرمرد را به اتاق درمان بردند و ...

حضور قاضی ویژه قتل عمد 

همه این صحنه های  دلخراش درحالی رخ داد که هنوز عقربه های ساعت، به یک بامداد نرسیده بود. کارکنان بیمارستان با  دیدن اثر عمیق چاقو روی قلب دختر بچه، بلافاصله ماجرا را به نیروهای انتظامی اطلاع دادند و بدین ترتیب ماموران کلانتری، قاضی ویژه قتل عمد را در جریان ماجرا گذاشتند. با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، قاضی کاظم میرزایی شبانه درحالی عازم مرکز درمانی شد که دستورات تلفنی را برای حفظ صحنه حادثه و از بین نرفتن آثار جرم صادر کرد.با حضور قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، تحقیقات در این باره آغاز شد. پیرمرد که هنوز در حالت نیمه بیهوشی به سر می برد، به زحمت لب به سخن گشود و با چشمانی اشک بار پرسید: نوه ام زنده است؟ قاضی که نمی توانست ماجرای مرگ نجمه را فاش کند، جواب داد: ما همه تلاش خود را انجام می دهیم.  پیرمرد که گویی درد ضربات کارد را فراموش کرده بود و تنها به یاد چشمان زیبای نوه اش، امید به زندگی را تجربه می کرد، بریده بریده، دامادش را عامل این جنایت معرفی کرد و افزود: او ضربات کارد را به من و دخترش زد! این درحالی بود که صاحبخانه نیز اظهارات پیرمرد را تایید کرد و بدین ترتیب قاضی میرزایی با صدور دستور بازداشت مرد 23 ساله، برای ادامه تحقیقات میدانی عازم شهرک شهید بهشتی شد.  

اعترافات متهم 

جمعیت زیادی مقابل منزل محل حادثه حضور داشتند. با ورود مقام قضایی به محل، بررسی های شبانه برای کشف راز این جنایت آغاز شد. عبدا... که در بازجویی اولیه افتادن فرزندش از بلندی را عامل مرگ وی معرفی کرده بود، وقتی به چشمان متعجب قاضی نگریست، فهمید که چاره ای جز بیان واقعیت ندارد. این گونه بود که لب به اعتراف گشود و گفت: وقتی کارد را بالا بردم تا بر پیکر پدرزنم فرود آورم، صاحبخانه آن را گرفت که دست اش زخمی شد ولی وقتی آن را کشیدم احساس کردم تیغه آن به لباس یا جای دیگری گیر کرده است. آن زمان نفهمیدم که تیغه کارد بر قلب دخترم نشسته است! اما وقتی پدر زنم دخترم را در آغوش گرفت تا به مرکز درمانی برساند او را عامل این بدبختی دانستم و از پشت سر ضربات کارد را به او زدم! بررسی های بیشتر درباره زوایای پنهان این حادثه تلخ همچنان از سوی قاضی میرزایی ادامه دارد.

منبع: روزنامه خراسان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 34
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 11
  • IR ۰۹:۱۰ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    16 1
    سکوت..
    • AE ۱۵:۲۰ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
      1 0
      بابا جون یک ذره عقل و شرع را رعایت بنماییم و بکنیم!!!!!!!.......
    • AE ۱۵:۲۰ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
      0 0
      بابا جون یک ذره عقل و شرع را رعایت بنماییم و بکنیم!!!!!!!.......
  • IR ۰۹:۲۰ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    56 1
    تو ژن حیوان درنده کفتاری داری احمق!!!!!!!!!!!
  • IR ۰۹:۳۷ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    42 1
    خاک تو سر بی ظرفیتش کنن.هن.ز خودش بچه است اونوقت بچه دذارم میشی؟آخع الاغ چاقو برداشتن و زدن که کاری نداره بعدش یک عمر پشیمانی داره !واقها بهضی ها ارزش زندگی ندارن
    • IR ۱۳:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
      2 2
      احتمالاپدربزرگه هم همینطوری باهاش حرف زده عصبی شده
  • IR ۰۹:۴۷ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    34 3
    سکوت، تأسف
  • محمد IR ۱۰:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    30 1
    عجب حیونی بوده مرگ براش کمه
  • بهار ۱۰:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    1 0
    عجب حیوان کثیفی بوده معلوم نیست چی مصرف می کنند هیچی حالیشون نمیشه
  • محمد IR ۱۰:۳۲ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    25 0
    دیوانه روانی؟؟؟؟؟
    • AE ۱۵:۲۱ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
      0 1
      بابا جون یک ذره عقل و شرع را رعایت بنماییم و بکنیم!!!!!!!.......
  • US ۱۰:۵۲ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    21 0
    آدم از تعجب شاخ درمیاره
  • IR ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    11 4
    بى لياقت خوبه زنده بمونه بقیه عمرش با عذاب وجدان بگذره این بهترین عذابه براش
  • IR ۱۱:۰۸ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    11 48
    اگر پدر بزرگ احمق در زندگی دامادش دخالت نمی کرد الان هیچ اتفاقی نیافتاده بود. به تو چه ربطی داشته که دخترش 2 نصفه شب می خواد بازه کنه احمق؟
    • اصغر IR ۱۱:۵۱ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
      18 0
      گیریم پدر بزرگش احمق .این باید ضرتی ورداره چاقو بکشه ؟
    • IR ۱۲:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
      1 1
      ازکجافهمیدی ساعت2نصفه شبه؟
    • IR ۱۲:۰۳ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
      3 2
      من درکش میکنم ولی تاییدش نمیکنم... پدرزن منم در همه ی مسائل دخالت داره و یکسره برای زندگی ما برنامه ریزی میکنه. مشکل اینه که دخترش رو طوری بار آورده که چیزی از زندگی مشترک یاد نداره و هنوز انگار تو زندگی پدرشه
    • AE ۱۵:۲۲ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
      0 1
      بابا جون یک ذره عقل و شرع را رعایت بنماییم و بکنیم!!!!!!!.......
  • IR ۱۱:۱۵ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    22 0
    کفتار
  • IR ۱۱:۱۸ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    44 0
    چرا این حیوانات عقب افتاده را بهشون زن میدن!؟؟؟ این حیوون هنوز عقل نداره،عاطفه پدری نداره،قدرت تصمیم گیری نداره،هنوز عواقب عصبانیت را نمیفهمه..... مثل همسایه روبرویی ما،پنجشنبه شب ،بعد از دعوا با همسرش ،خودشو دار زد و کشت، در صورتی که هنوز بیست و شش سالش نشده بود و دو تا بچه هم داشت که یتیم شدن رفت،،،،
  • قاسم IR ۱۱:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    3 0
    بعضی ها خوی وحشی دارن گیرم که پدر زنت دعوا کردی چرا کارد برداشتی کارد یعنی قصد کشتن و وحشی گری
  • علی IR ۱۲:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    1 1
    ای خدای مهربان بیست ساله به من بچه ندادی در عوض به هیولای قاتل بچه دادی
  • IR ۱۲:۵۰ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    2 0
    وحشی ، بخاطر موضوعی احمقانه طفل معصومش رو از بین برد.
  • IR ۱۳:۱۴ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    0 0
    دخترت ناجیت بوده الان اعدام نمیشی ولی اگر پدرزنت رو میکشتی اعدام میشدی.
  • بهرامی IR ۱۴:۱۲ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    1 0
    حادثه در کمین خشم
  • IR ۱۴:۱۹ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    0 1
    زمانیکه یک بچه که به پختگی عقلی نرسیده باشه بچه دار باشه همین میشه
  • IR ۱۴:۲۸ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    0 2
    متاسفانه اینها جزو عشایر عرب زبان خوزستان هستند که ازدواج های فامیلی و در سنین پایین انجام می دهند و اکثرا هم به سلاح های گرم و سرد مسلح هستند. باید در اطراف محل زندگی اینها در مشهد دوربین های مداربسته کار گذاشت و کاملا مراقبت کرد. گاهی جنایتکاران فراری از دیگر استان ها در این شهرک پنهان می شوند
  • مانی IR ۱۴:۳۶ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    2 0
    خوک کثیف بی غیرت !!!
  • سامان IR ۱۴:۴۴ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    1 0
    واقعا آدم تاسف میخوره با شنیدن این صحبت ها یعنی چی که جلوی بچه کارد برداری کشیدن کارد خیلی راحته ولی فکر نکنم پسره عذاب وجدان داشته باشه چون خوی وحشی گری و رذالت در او وجود داشته
  • IR ۱۵:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    2 0
    امان از خشم
  • IR ۱۶:۴۴ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    2 0
    بخدا پناه می بریم از تسلط شیطان که مستی جوانی و مستی قدرت و نداشتن تربیت درست انسانی و اسلامی و تعطیلی فهم و شعور حداقلی چه خسارتها و زیانهائیکه ببار نمی آورد .
  • IR ۱۹:۰۸ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    0 0
    نباید آمار بیشمار بیماران روحی در جامعه را نادیده گرفت . متاسفانه بدلیل مشکلات مادی، فرهنگی ، عدم تربیت صحیح و ...خشم پنهان در جامعه زیاد است
  • IR ۱۹:۴۴ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    1 0
    باید بعضی وقتها کمی صبر کرد و کوتاه امد .خدایا به همه ما صبر بده
  • IR ۲۱:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۶
    0 0
    با احساساتم بازی کردی مشرق

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس